کد مطلب:2686 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:233

خلاصه و بررسی
خلاصه و بررسی

ما مجموعاً سی وشش چهره از چهره های مشخص فقها را از زمان غیبت

صغری یعنی از قرن سوم هجری تا كنون- كه به پایان قرن چهاردهم هجری قمری نزدیك می شویم- معرفی كردیم. ما چهره هایی را نام بردیم كه در دنیای فقه و اصول شهرت زیادی دارند؛ یعنی همواره از زمان خودشان تا عصر حاضر نامشان در درسها و در كتابها برده می شود. البته ضمناً نام شخصیتهای دیگر غیر این سی وشش چهره نیز برده شد. از مجموع آنچه گفتیم چند نكته معلوم می گردد:

الف. از قرن سوم تا كنون فقه یك حیات مستمر داشته و هرگز قطع نشده است.

حوزه های فقهی بدون وقفه در این یازده قرن و نیم دایر بوده است. رابطه استاد و شاگردی در همه این مدت هرگز قطع نشده است. اگر فی المثل از استاد بزرگوار خود مرحوم آیة اللَّه بروجردی شروع كنیم می توانیم سلسله اساتید فقهی ایشان را تا عصر ائمه اطهار به طور مسلسل بیان نماییم. چنین حیات متسلسل و متداوم یازده قرن و نیمی ظاهراً در هیچ تمدن و فرهنگ غیر از تمدن و فرهنگ اسلامی وجود ندارد.

استمرار فرهنگی به معنی واقعی كه یك روح و یك حیات بدون هیچ وقفه و انقطاع، طبقات منظم و مرتب و متوالی را در قرونی اینچنین درازمدت به یكدیگر پیوند دهد و یك روح بر همه حاكم باشد، جز در تمدن و فرهنگ اسلامی نتوان یافت. در تمدن و فرهنگهای دیگر ما به سوابق طولانی تری احیاناً برمی خوریم ولی با وقفه ها و بریدگیها و انقطاعها.

همچنانكه قبلًا نیز یادآوری كردیم، این كه قرن سوم را كه مقارن با غیبت صغری است مبدأ قرار دادیم نه بدان جهت است كه حیات فقه شیعه از قرن سوم آغاز می شود، بلكه بدان جهت است كه قبل از آن عصر، عصر حضور ائمه اطهار است و فقهای شیعه تحت الشعاع ائمه اند و استقلالی ندارند، والّا آغاز اجتهاد و فقاهت در میان شیعه و آغاز تألیف كتاب فقهی به عهد صحابه می رسد. چنانكه گفتیم اولین كتاب را علی بن ابی رافع (برادر عبیداللَّه بن ابی رافع كاتب و خزانه دار امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمان خلافت آن حضرت) نوشته است.

ب. برخلاف تصور بعضیها، معارف شیعه و از آن جمله فقه شیعه تنها به وسیله فقهای ایرانی تدوین و تنظیم نشده است؛ ایرانی و غیرایرانی در آن سهیم بوده اند. تا قبل از قرن دهم هجری و ظهور صفویه، غلبه با عناصر غیرایرانی است و تنها از اواسط دوره صفویه است كه غلبه با ایرانیان می گردد.

ج. مركز فقه و فقاهت نیز قبل از صفویه ایران نبوده است. در ابتدا بغداد مركز فقه

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 440

بود. سپس نجف وسیله شیخ طوسی مركز شد. طولی نكشید كه جبل عامل (از نواحی جنوبی لبنان فعلی) و پس از آن و قسمتی مقارن با آن حلّه (كه شهر كوچكی است در عراق) مركز فقه و فقاهت بود. حلب (از نواحی سوریه) نیز مدتی مركز فقهای بزرگ بوده است. در دوران صفویه بود كه مركزیت به اصفهان انتقال یافت و در همان زمان حوزه نجف وسیله مقدس اردبیلی و دیگر اكابر احیا شد كه تا امروز ادامه دارد. از شهرهای ایران، تنها شهر قم است كه در قرون اول اسلامی، در همان زمان كه بغداد مركز فقاهت اسلامی بود، وسیله فقهایی نظیر علی بن بابویه و محمد بن قولویه به صورت یكی از مراكز فقهی درآمد، همچنانكه در دوره قاجار وسیله میرزا ابوالقاسم قمی صاحب قوانین نیز احیا شد و بار دیگر در سال 1340 هجری قمری یعنی در حدود 56 سال پیش وسیله مرحوم حاج شیخ عبد الكریم حائری یزدی باردیگر احیا شد و اكنون یكی از دو مركز بزرگ فقهی شیعه است.

علیهذا گاهی بغداد، زمانی نجف، دوره ای جبل عامل (لبنان)، برهه ای حلب (سوریه)، مدتی حلّه (عراق)، عهدی اصفهان و دورانهایی قم مركز نشاط فقهی و فقهای بزرگ بوده است. در طول تاریخ مخصوصاً بعد از صفویه در شهرهای دیگر ایران از قبیل مشهد، همدان، شیراز، یزد، كاشان، تبریز، زنجان، قزوین و تون (فردوسی فعلی) حوزه های علمیه عظیم و معتبری بوده است ولی هیچیك از شهرهای ایران به استثنای قم و اصفهان و در مدت كوتاهی كاشان، مركز فقهای طراز اول نبوده و عالیترین و یا در ردیف عالیترین حوزه های فقهی به شمار نمی رفته است. بهترین دلیل بر نشاط علمی و فقهی این شهرها وجود مدارس بسیار عالی و تاریخی است كه در همه شهرستانهای نامبرده موجود است و یادگار جوش و خروش های علمی دورانهای گذشته است.

د. فقهای جبل عامل نقش مهمی در خط مشی ایران صفویه داشته اند. چنانكه می دانیم صفویه درویش بودند. راهی كه ابتدا آنها بر اساس سنت خاص درویشی خود طی می كردند اگر با روش فقهی عمیق فقهای جبل عامل تعدیل نمی شد، و اگر وسیله آن فقها حوزه فقهی عمیقی در ایران پایه گذاری نمی شد، به چیزی منتهی می شد نظیر آنچه در علویهای تركیه و یا شام هست. این جهت تأثیر زیادی داشت در اینكه اولًا روش عمومی دولت و ملت ایرانی از آن گونه انحرافات مصون بماند، و ثانیاً عرفان و تصوف شیعی نیز راه معتدل تری طی كند. از این رو فقهای جبل عامل از

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 441

قبیل محقق كركی و شیخ بهایی و دیگران با تأسیس حوزه فقهی اصفهان حق بزرگی به گردن مردم این مرز و بوم دارند.

ه. همان طور كه شكیب ارسلان گفته است «1» تشیع در جبل عامل زماناً مقدم است بر تشیع در ایران، و این یكی از دلایل قطعی بر رد نظریه كسانی است كه تشیع را ساخته ایرانیان می دانند. بعضی معتقدند نفوذ تشیع در لبنان وسیله ابوذر غفاری، صحابی مجاهد بزرگ صورت گرفت. ابوذر در مدت اقامت در منطقه شام قدیم- كه شامل همه یا قسمتی از لبنان فعلی نیز بود- همدوش مبارزه با ثروت اندوزی های معاویه و سایر امویان، مرام پاك تشیع را نیز تبلیغ می كرد «2».